«محمدرضا مالکی»، بازیگر و کارگردان تئاتر، سینما و تلویزیون، فارغ التحصیل " آکادمی تئاتر آناهیتا اسکویی" است، فعالیت حرفهای این هنرمند در تئاتر از سال ۱۳۸۰ شروع شد و همزمان با حضور مستمر در مدیوم تئاتر، در چند اثر تلویزیونی حضور پیدا کرد. اولین تجربه بازی او در سینما با حضور در فیلم «ماهی گربه»، به کارگردانی «شهرام مکری» بود و در درهمکاری با کارگردانهای بنامی نظیر «همایون اسعدیان»، «بهمن فرمان آرا»، «فرزاد موتمن»، «بهرام توکلی»، «سعید ملکان»، «رضا درمیشیان» و «مازیار میری» تجربیات خوبی کسب کرد، به تازگی حضور این بازیگر در سریال نمایش خانگی «میخواهم زنده بمانم» توجه مخاطبان را جلب کرده است، با او به بهانه این حضور گفت و گوی صمیمانهای داشتهایم که در ادامه میخوانید.
این بازیگر توانمند در خصوص تجربه بازی در سریال «میخواهم زنده بمانم» و چرایی قبول نقش " پرویز" در این سریال، به خبرنگار حوزه سینمای " دیباچه" گفت: از دفتر آقای «شایسته» با من تماس گرفتند و پیشنهاد بازی در نقش " پرویز" را که در آن موقع کاملا نوشته نشده بود، مطرح کردند. بدون اینکه فیلمنامه را بخوانم تنها با صحبتهایی که با «شهرام شاه حسینی» در رابطه با کاراکتر " پرویز" داشتیم، قبول همکاری کردم.
وی افزود: در زمان فیلمبرداری نقش " پرویز"آن طور که دوست داشتم، شکل نگرفت، البته نمیدانم چه اتفاقی افتاد و چه محدودیتهایی وجود داشت، که این امر میسر نشد! با این وجود و با اینکه نقش کوچک و کم دیالوگ بود، تمام تلاشم را کردم که حضور بیشتری در سکانس داشته باشد، به این معنی که اتمسفری برای کاراکتر نسبت به سکانسی که اتفاق میافتد، ایجاد کنم.
این بازیگر در رابطه با بازخوردی که از مخاطبان برای ایفای این نقش دریافت کرده است، توضیح داد: خوشبختانه بازخورد خوبی از مخاطبان گرفتم و همچنان پیامهای مثبت بسیاری از بینندگان سریال دریافت میکنم، اغلب مخاطبان با وجودیکه کاراکتر " پرویز" کم حرف، مرموز، خیلی خشن و منفی است، ارتباط خوبی با آن برقرار کردند و این موضوع برای من عجیب بود که " پرویز" تا این اندازه به دل تماشاگران نشسته است و از زمانیکه از قصه حذف و کشته شد، این پیام را میفرستند که " چرا از قصه حذف شدید"! ما دوست داشتیم، پرویز حضور بیشتری داشته باشد.
وی در ادامه افزود: به نظر من سواد فیلم دیدن مردم بالاتر رفته است، دلیل این موضوع دسترسی مخاطبان به فیلمهای خوب دنیا است، بینندگان قدرت تشخیص آثار باکیفیت و بی کیفیت را دارند و بازی خوب و بد را از هم تشخیص میدهند. الان ملاک انتخاب کارها برای مخاطب بر مبنای حضور سوپراستارها نیست و کارها را به دلیل حضور فلان بازیگر چهره نمیبینند، در حال حاضر مخاطب با کاراکترها همراه شده و با شخصیتی که ارتباط برقرار کند، هم ذات پنداری میکند.
این بازیگر که تجربه حضور در رسانه ملی را داشته، ضمن اشاره به کاهش کیفیت آثار تلویزیونی در این باره گفت: کیفیت کارها کم شده و این رسانه مقداری از واقعیت دور افتاده است، یعنی فیلمنامههایی را کار میکند که خیلی واقعی نیست، آدمها جور دیگری در جامعه زندگی میکنند، اما تصویر دیگری از آن میبینند! به همین دلیل نمیتوانند، با این آثار ارتباط برقرار کنند.
یکی دیگر از دلایل مهم این قضیه دلخوری هنرمندان از تلویزیون است، به حدی دست و پای آنها بسته شده و درگیر نگاههای سلیقهای شدهاند که دیگر توان کار کردن به شکل سابق را ندارند، بنابراین آدمهای درجه یک کنار رفته و کسانی که میتوانند با وضعیت حال حاضر کنار بیایند، وارد کار شدهاند.
مالکی افزود: الان رسانه ملی مخاطب خاص دارد و گویی برای قشر خاصی فعالیت میکند، عموم مردم که اکثریت هستند، از این رسانه فاصله گرفتهاند و جذب پلتفرمهایی نظیر " فیلیمو" و " نماوا" که فضای بازتری دارند، شدهاند. هر چند این شبکهها هم با سانسور مواجه هستند، به طور نمونه برای سریال «میخواهم زنده بمانم» داستانهای زیادی داشتیم و یک بار هم کار تا تعطیلی رفت، ولی مجدد با صحبتهایی که شد، ادامه پیدا کرد.
وی در پاسخ به این پرسش خبرنگار حوزه سینمای " دیباچه" که از میان سریالهای شبکه نمایش خانگی بیننده کدام کار است؟ اظهار داشت: بیننده سریال «زخم کاری» هستم به این دلیل که به نظرم سریال با کیفیتی است و تیمی حرفهای دارد، طرح قصه محکم است و مخاطب را با خود همراه میکند. علاوه بر این بازیهای خوبی دارد و درکنار این امتیاز با نقوصی مواجه است موضوعی که در تمامی کارها دیده میشود، اما این کاستیها به قدری نیست که باعث شود از دنبال کردن سریال صرف نظر کنم.
این هنرمند ضمن اشاره به این موضوع که الان فیلمسازان ما به سریال سازی رو آوردهاند و بسیاری از فیلمسازان مانند بسیاری از عوامل تئاتر بیکار شدهاند، ادامه داد: ما نباید این قضیه را فراموش کنیم که برخی تخصص فیلمسازی دارند و نه سریال سازی. این دو با هم متفاوت هستند، کسی که تبحری در ساخت فیلم سینمایی دارد، لزوما در سریال سازی، موفق نیست و عکس این قضیه هم صادق است، به این دلیل که ریتم این دومدیوم متفاوت است.
این بازیگر تئاتر در خصوص برگزاری تئاتر به شکل آنلاین در شرایط شیوع کرونا گفت: تئاتر آنلاین میتواند به شکل یک مسکن عمل کند، اما درمان قطعی نیست. تئاتر نمیتواند با پخش آنلاین ادامه حیات بدهد. به نظر من این رکود تنها با واکسیناسیون عمومی قابل اصلاح است تا افراد در هر قشر به زندگی عادی برگردند، در غیر این صورت چراغ تئاتر خاموش میشود و به نابودی میرسد. برگزاری تئاتر در فضای باز هم چاره کار نیست، نمیتوان تئاتر صحنهای را به فضای باز برد، این اجرا نیاز به نور، تمرکز و عوامل دیگری دارد، تئاتری که در محوطه باز اجرا میشود، فرم دیگری دارد و تماشاگرهایی متفاوت بیننده آن هستند.
وی در انتها در رابطه با برنامههای آینده خود گفت: قرار بود تئاتری در سالن " ایرانشهر" کار کنم که به دلیل جابجایی سالن، کلیت کار به هم ریخت، چرا که از آنجا قصد انتقال ما به یک سالن قاب صحنهای را داشتند و اصلا به این موضوع فکر نکردند که گروه کار از قبل برای اجرای نمایش فکر کرده و ذهنیتی داشته است!
سال گذشته نمایشی تک نفره داشتم که در دو نوبت اجرا رفت، آخرین اجرا در اسفند ماه در تالارکوچک مولوی بود، نام این کار " مرگ در کلوزآپ" بود، که قصه یک هنرور سینما را روایت میکند، که یک شب مشغول ضبط یک فیلم برای ارسال به یک دفتر سینمایی است و قرار است یک دقیقه خود را معرفی کند، ولی این یک دقیقه تبدیل به ۷۰ دقیقه حرف راجع به سینما میشود. قصه زندگی این هنرور، گره خورده به تک تک کاراکترهای فیلمهای مورد علاقهاش.
این متن را برای خودم و با همکاری " جواد خورشاه" نوشتم و خواستم گوشهای از زحمات و تلاشهایی که هنرورها در سینما میکشند را نشان بدهم و بگویم آنها مهرههای مهمی هستند و نباید نادیده گرفته شوند، چراکه اگر نباشند یک جای کار میلنگد. در دوران پیک چهارم کرونا استقبال خوبی از این کار شد و اگرمجدد این امکان میسر شود، این اثر را به روی صحنه میبرم.
گفت و گو از: اعظم صفایی